کویرها به انتظار بارش مینشینند، آنقدر که دلیل نشستن از خاطرشان میرود، ایلعازر همیشه منتظر مسیح میماند و من به پرندههایی که با دست خود از قفس بیرون آورده و رها کردم دلتنگ میشوم.